بزرگ ترین فروشگاه مبانی نظری رشته های روانشناسی و مدیریت و...

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی
در 60 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.


توضیحات کوتاه از متن:

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

 

 

خودکارآمدی اجتماعی

 

اجتماعات امروزي تحت تأثير تغييرات سريع تكنولوژيكي، اجتماعي ‌و انفجار اطلاعات قرار دارند. اين تغييرات لزوماً جديد نيستند، ولي سرعت آنها بسيار بالا است و آنچه در اين ميان حائز اهميت است، نقش انسـان در اين تغييرات و چگونگـي برخورد با آنها است. انسانها هميشه به دنبال كنترل و تاثيرگذاري بر وقايع زندگي خويش هستند. در زمان‌هاي قديم كه افراد از دنياي اطراف خويش آگاهي محدودي داشتند، براي كنترل زندگي خود از نيروهاي فوق‌طبيعي درخواست كمك مي‌نمودند. رشد و گسترش دانش در انسان، توانايي او را براي پيش‌بيني وقايع و كنترل بر آنها افزايش داد و باوري كه به نيروهاي فوق ‌طبيعي وجود داشت، جاي خود را به قدرت انسـان براي شكل دادن به سرنوشتـش داد. به عبـارت ديگر، ديـدگاه ‌انسـان از كنتــرل نيروهاي‌ فوق‌طبيعي به كنترل ‌شخصي تغيير يافت. از آنجاكه كنترل، هسته‌ي مركزي و اساسي زندگـي انسان است، نظـريه‌هاي زيادي درباره‌ي آن ارائه شده‌است. در بيشتر اين نظريه‌ها اعتقاد بر اين است كه حالات ‌عاطفي و رفتارهاي انساني بيشتر تحت تأثير باورها و عقايد آنان در مورد خـودشان است. مؤثرترين اين باورها، ‌باورخــودكارآمـدي[1] است (فولاد چنگ، 1382). خودكارآمدي از نظريه شناخت اجتماعي آلبرت بندورا ( 1977)، نشأت گرفته‌‌است و موضوع مورد توجهي است كه نزديك به سه دهه توسط روانشناسان نظريه پرداز مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است (لين[2]، 2006).

نظريه شناخت اجتماعي مبتني بر الگوي علّي سه جانبه رفتار، محيط و فرد است. اين الگو به ارتباط متقابل بين رفتار، اثرات محيطي و عوامل فردي (عوامل شناختي، عاطفي و بيولوژيك) كه به ادراك فرد براي توصيف كاركردهاي روان‌شناختي اشاره دارد، تأكيد مي‌كند. بر اساس اين نظريه، افراد در يك نظام عليّت سه جانبه بر انگيزش و رفتار خود اثر مي‌گذارند. بندورا (1997)، اثرات يك بعدي محيط بر رفتار فرد كه يكي از فرضيه‌ هاي مهم روانشناسان رفتارگرا بوده‌است را رد كرد. به نظر بندورا داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهاي قبلي افراد پيش بيني كننده‌ هاي مناسبي براي عملكرد آينده آنها نيستند بلكه باور انسان در باره‌ي تواناييهاي خود در انجام آنها بر چگونگي عملكردشان مؤثر است. به گفته بندورا (1997)، منظور از خودكارآمدي و يا خودبسندگي، ميزان اطميناني است كه هر فرد به توانايي خود در زمينه‌ي اجراي يك رشته امور يا انجام يك تكليف ‌خـاص ابراز مي‌نمايد. او همچنين خودكارآمدي را يكي از فرايندهاي‌شناختي مي‌داند كه ما از طريق آن بسياري ‌از رفــتارهاي ‌اجتـماعي و خصوصيات شخصي را بسط مي‌دهيم. اينكه افــراد به آزمايش يا كنارآمدن با موقعيت‌هاي‌مشـكل خواهند پرداخت يا نه، تابعي از ميزان اطمينان آنها به كارآمـدي ‌خــود است.

 

باور كارآمدي عاملي مهم در نظام سازنده شايستگي انسان است. انجام وظايف توسط افراد مختلف با مهارتهاي مشابه در موقعيتهاي متفاوت به صورت‌ ضعيف، متوسط و يا قوي و يا توسط يك فرد در شرايط متفاوت به تغييرات باورهاي كارآمدي آنان وابسته است. مهارتها مي‌توانند به آساني تحت تأثير خود ترديدي[3] قرار گيرند و در نتيجه حتي افراد خيلي مستعد در شرايطي كه باور ضعيفي نسبت به خود داشته باشند از موقعيت‌هاي تهديدكننده‌اي كه معتقدند توان كنارآمدن با آن را ندارند مي‌ترسند و از اين موقعيت‌ها اجتناب مي‌‌ورزند (بندورا، 1997). به بيان ديگر، اگر فردي باور داشته باشد كه نمي تواند نتايج مورد انتظار را به دست آورد و يا به اين باور برسد كه نمي تواند مانع رفتارهاي غيرقابل قبول شود، انگيزه او براي انجام كار كم خواهد شد. خودكارآمدي ادراك شده، بيانگر اعتقاد فرد به دارا بودن توانايي در مورد انجام تكاليف جديد يا دشوار و همچنين مقابله با حوادث ناگوار مي‌باشد (شوارزر[4]، 1992). در واقع ميزان‌ خـودكارآمـدي بيانگرآن است كه فـرد تـا چه اندازه به توانايي‌خود براي دستيابي به يك هدف‌ مشخص و يا به طور كلي كنترل حياتش اطمينان‌دارد (بندورا، 1996). بدين ترتيب افراد با خودكارآمدي پايين داراي گرايش كمي به ايجاد تغييرات محدود حتي در محيطي كه آزادي انتخاب دارند، هستند (بندورا و وود[5]، 1989). اگرچه عوامل ديگري وجود دارند كه به عنوان برانگيزاننده‌هاي رفتار انسان عمل مي‌كنند اما همه آنها تابع باور فرد هستند (عبداللهي، 1385). خـودكـارآمدي ادراك‌ شده، نه تنها ترس‌ها و بازداري‌هاي انتظاري را كاهش مي‌دهد، بلكه از طريق انتظار موفّقيت احتمالي، بر ميزان تلاش براي كنارآمدن اثر مي‌گذارد (بندورا، 1996).

خودكارآمدي به عمق اطمينان افراد راجع به كارآيي‌ شخصي خود اشاره دارد؛ افراد چنانچه خود را در موقعيت‌هاي گوناگو‌ن ناتـوان ببينند، ممـكن است مشكلات را سخت‌تر از آنچـه كه واقعاً هست تصـور نمايند. رفتـار نامناسب يا ناسـازگار در اين‌ موقعيت‌ها ممكن ‌است ادراك فـرد را از خود مبني بر اينكه نالايق، ناتوان و منفعل است، تأييدكند. اين ‌امر موجب ‌مي‌شود كه فرد از موقعيت‌هاي مشكل‌زا اجتناب نمايد و يا از تلاش براي رفــع آن بكاهد. به‌اين‌ترتيب دور باطلي ايـجاد خواهدشدكه همــواره ادامه دارد (حكمتي نژاد،1380).

خودكارآمدي تحت ‌تأثير منابع مختلفي شكل مي‌گيرند كه بندورا (1997) مهمترين آنها را مشتمل بر تجارب تسلط، حالات عاطفي و فيزيولوژيك، تجارب جانشيني، و اقناع اجتماعي مي‌داند. در ادامه به شرح مختصر هريك از اين منابع مبادرت شده‌است.

تجارب تسلط [6]: تجارب تسلط، مهمترين منبع خودكارآمدي به‌حساب مي‌آيند و ناشي از عملكرد هدفمند فـرد اسـت. در الگوي عليّت سه جانبه، اين منبع به تأثير رفتار بر باور خودكارآمدي مرتبط مي‌باشد. افـراد به‌طور مداوم به برآورد تأثير اعمال‌خـود مي‌پردازند و بر اساس تفسيرهايي كه از تأثير رفتـارهاي‌خـود به ‌عمل‌مي‌آورند، باورهاي خودكارآمدي در آنها شكل مي‌گيرد. موفقيتهاي قبلي كه بر تسلط شخصي مبتني هستند، شواهد فوري و ملموس فرآهم مي‌كنند مبني بر اينكه آيا شخص مي‌تواند در انجام يك تكليف خاص موفق شود يا خير؟ موفقيت سبب افزايش و شكست سبب كاهش خودكارآمدي مي‌گردد. عملكردهايي كه به نتايج مورد انتظار ختم نشوند مي‌توانند كارآمدي پايين‌تري ايجاد كنند. وقتي احساس خودكارآمدي ايجاد مي‌شود كه فرد قادر باشد با پشتكار و تلاش مداوم بر موانع غلبه يابد. هنگاميكه افراد باور كنند الزامات كسب موفقيت را دارند در مواجهه با ناملايمات و سختي‌ها پشتكار بيشتر به خرج مي‌دهند و با تحمل سختي‌ها، قوي‌تر و تواناتر مي‌شوند. البته لازم به ذكراست كه موفقيت‌هاي اتفاقي در تغيير قضاوت افراد از توانايي‌هايشان چندان مؤثر نمي‌باشد.

 

حالات عاطفي و فيزيولوژيكي افراد: اضطراب، استرس، برانگيختگي و خستگي، اطلاعاتي درباره خودكارآمدي فـرد در اختيار او مي‌گذارند. قضاوت افراد در مورد توانمنديهاي خود تابع حالات جسماني است كه آنها به نوبه خود متأثر از حالات عاطفي و فيزيولوژيك شخصي هستند. برانگيختگي هيجاني به معني دور كردن احساسات منفي از قبيل ترس، نگراني، خلق بد، ايجاد احساسات مثبت مانند محبت، هيجان و سبقت جويي است. بازخوردهاي ناشي از وضعيت عاطـفي و فيـزيولوژيكي فـرد، ضعـيف‌ترين منبع خـودكارآمدي محـسوب مي‌شوند.

 

تجارب جانشيني[7]: افراد در ارزيابي خودكارآمدي خويش تنها به موفقيتهاي قبلي خود متكي نيستند، بلكه تحت تأثير تجربه‌هاي جانشيني از طريق الگوسازي يا سرمشق‌گيري نيز قرار مي‌گيرند. الگوسازي كه با عوامل محيطي مرتبط است، ابزاري مؤثر براي ارتقاء و تقويت كيفيت احساس خودكارآمدي شخصي است. الگوسازي به مشاهده رفتار ديگران به عنوان الگو در حين انجام تكاليف اشاره دارد. در بسياري از فعاليتها، افراد توانايي‌هاي خود را در مقايسه با پيشرفت ديگران ارزيابي مي‌كنند. الگوسازي از طريق تلاشهاي موفقيت آميز، مبنايي براي مقايسه اجتماعي و قضاوت در مورد تواناييهاي شخصي فراهم مي‌كند و اين باور را در مشاهده‌گر تقويت مي‌كند كه علي‌رغم موانع، مي‌تواند با تلاش فراوان تكاليف را به طور موفقيت‌آميز انجام دهد. مقايسه‌هاي اجتماعي به عنوان اولين عامل خودارزيابي تواناييها محسوب مي‌شوند. در اكثر اوقات افراد در اجتماع خود را با همكاران، هم كلاسي‌ها، رقبا و يا افرادي كه در ساير موقعيتهاي مشابه در تلاشند، مقايسه مي‌كنند. همكاران يا رقبا كه كار بهتري انجام مي‌دهند، باورهاي كارآمدي را افزايش مي‌دهند. مقايسه‌هاي اجتماعي و پيشرفتهاي ديگران ديگران كه در فعاليتهاي مشابه كار مي‌كنند، مبنايي براي قضاوت در مورد تواناييهاي شخصي است. معمولا‌‌ً مشاهده افرادي كه تكاليفي را به طور موفقيت‌آميز انجام داده‌اند، باورهاي خودكارآمدي را در مشاهده‌گر افزايش مي‌دهد. مشاهده‌گران خود را متقاعد مي‌سازند كه اگر ديگران توانسته‌اند وظايف را انجام دهند، ما هم مي‌توانيم افزايش عملكرد داشته باشيم. همچنين مشاهده افرادي كه علي‌رغم تلاش زياد در انجام وظايف، موفق نشده‌اند، باورهاي كارآمدي مشاهده‌گران در مورد توانايي‌هاي خود را پايين مي‌آورد و ميزان تلاش براي انجام وظايف را كاهش مي‌دهد. سرمشق‌گيري، به عنوان روشي محسوب مي‌شود كه مي‌تواند سطح لازم خودكارآمدي را در افراد ايجاد نمايد. گرچه اين منبع ضعيـف‌تر از تجارب تسلط است، امّا وقتي افــراد در باره‌ي توانايي‌هاي خــود مطمئن نيستند و يا اينكه تجربه قبلي اندكي دارند، نسـبت به اين منبع حسـاس‌تر مي‌شــوند.

[1] . Self-Efficacy

[2] . Lin

1.Self –Doubt

[4] . Schwarzer

[5] . Wood

[6]. Mastery Experiences

[7]. Vicarious Experiences


مبلغ واقعی 23,163 تومان    20% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 18,530 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 748

برچسب های مهم

"برای دریافت پاسخ سریع ،حتما با ایمیل زیر در ارتباط باشید" toosiran2@gmail.com‬

بزرگ ترین فروشگاه مبانی نظری رشته های روانشناسی و مدیریت و...

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما